مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
قدح پُر باده کن ساقی، که آمد موکب جانان نسیمی با صفا آید به سوی دشت و کوهساران بهاران میرسد از راه و لبها میشود خندان خزان بگذشت و پیدا شد بهار دلکش و شادان به این شکرانه پُر کن از می وحدت تو جام ما ببر در کوی یار امشب از این شادی پیام ما نوای نغـمۀ بلبـل طـنین انداز شد اکنون صدای نمنم باران که همآواز شد اکنون هزاران غنچه در باغ و گلستان باز شد اکنون دل ما را نگر با شادمانی ساز شد اکنون دل از شوق و شعف پر شد که یار نازنین آمد ببین در خانۀ هادی نگاری مهجبین آمد مبارک باد خورشیدی منور زادی ای جَدِّه برای عالم و آدم تو سرور زادی ای جَدِّه ز هر نیکو در این عالم نکوتر زادی ای جَدِّه برای یاری قرآن تو یاور زادی ای جَدِّه مبارک باشدت ای جَدِّه خود نیکو پسر زادی پدر از بهر مهدی، حجت ثانی عشر زادی نگاران بهشتی را نگاری گلعذار است این گلستان امامت را بهاران در بهار است این به جمع خیل مشتاقانِ عالم اعتبار است این به مُلکِ جان عالم سروری با اقتدار است این به عالم مژده ده ای جان امام عسکری آمد همان نوری که دارد بر دو عالم برتری آمد امام عـسکـری نـور دل ابن الرضا آمد بهـین اسـتاد دانـشگـاه ایـمان و وفـا آمد مفـسـر بهـر قـرآن، هادی دین خـدا آمد نـگـهـدارنـدۀ احـکـام قـرآن از سما آمـد برای حضرت هادی چنین روزی پسر آمد بـرای کـل ابـنـاء بـشـر نیـکـو پـدر آمد گلستان حقیقت را بهین ریحـانه پیدا شد به مُلک معرفت نیکوترین جانانه پیدا شد به دریای شرافت گوهری یکدانه پیدا شد که شمع آفرینش را ز جان پروانه پیدا شد بود در چهرهاش سیمای جد اطهرش پیدا که در زهد و ورع سیمای جَدِّه مادرش پیدا به دنیا مظـهـر نـور خـدای لایـزال آمد گلی از بوسـتان کـردگار ذوالجـلال آمد به مجد و اعتدال و علم آن نیکو خصال آمد به مهر و حلم و عشق و معرفت آن بیمثال آمد به دنیا آمد آن نوری که بخشد نور عالم را که فرزندش رها سازد ز دست ظلم آدم را مبارک باد یا مهدی؛ تو را میلاد بابایت درین روز مبارک میزنم صد بوسه بر پایت الهـی بـشنـوم تا زنـدهام با گـوش آوایت کنار خانۀ کعـبه انا المهـدی ز لبهایت بگیر از لطف دستم را اسیر و بینوایم من هزاران شکر بر این خاندان عمری گدایم من |